چالش کتابخوانی 1395 / گام اول
بدی رشتهی تحصیلی من و احتمالاً چند تا رشتهی دیگه اینه که اساساً از لحظهای که توشون قبول شدی تا لحظهای که یا خودت وا بدی و انصراف رو بر انعطاف ترجیح بدی، یا تمومش کنی و فارغ التحصیل بشی اساتید والامقام برای وقت نازنینت برنامهریزی کردن و خیلی سخت یه وقتی پیدا میشه که بتونی به خواستههای خودت برسی. بعد یه دوستی که اسم نمیبرم میاد میگه من حال میکنم دانشجوهای پزشکی سختی میکشن. ای بابا! :|
ولی باز با همهی این اوصاف آقای Destiny کور خونده و عمراً بتونه کاری کنه که من از این یه مورد برنامهی زندگیم کنار بکشم. درواقع تو این مدت من تا دلتون بخواد کتاب درسی و مختصری هم کتاب غیر درسی -غیر مرتبط با موضوعای چالش- خوندم ولی فقط یه کتاب تونستم بخونم که با یکی از موضوعات چالش همخونی داشته باشه. این کتاب خیلی اتفاقی اواخر فروردین به دستم رسید ولی حدود دو سال پیش خیلی دنبال پیدا کردنش بودم و تقریباً بیخیالش شده بودم. همونطور که از عکس بالا مشخصه نویسندهی کتاب ایرانی هست ولی خود کتاب تو ایران ممنوعه. خود کتاب که چه عرض کنم؛ فکر کردن بهش هم ممنوعه! :))
به همین مناسبت متاسفانه نمیتونم اسمش رو بگم. ولی کتاب جالبی بود و خیلی مسائل جالبی عنوان کرده بود و واقعاً در حد بسیار بالایی به فکر فرو برد منو. البته حجم کتاب حدود 900 صفحه بود و بیشتر از اونی بود که بتونم همهی بخشاش رو با دقت بخونم. ولی تا حد راضی کنندهای خوندمش و اگه شرایط مناسب بود حتماً برای خوندن و فکر کردن معرفیش میکردم.
امیدوارم تابستون بتونم چند تا کتابی که عقب افتادم رو جبران کنم و خودمو به برنامه برسونم. اگه کسی احیاناً طبق موضوعای این چالش کتابی خونده و خوشش اومده ممنون میشم معرفی کنه که لااقل مرحلهی انتخاب کتاب یکم سادهتر بشه برام!
اشارهی بسیار زیبا و متحیر کننده (!) به رمان سرزمین اشباح از دارن شان. رمان خوناش میدونن کیه! :D
هنوز برای پیوستن به چالش دیر نشده. شروع به خوندن کنین و پیشرفتتون رو از طریق وبلاگتون -یا اگه ندارین تو همین وبلاگ- اطلاع بدین.
جدی امتحاناتون تموم شده؟ خیلی نامردین :|
پستهای من دربارهی این چالش رو میتونین از صفحهی هشتگ Book1395 # یا لینک کوتاه شدهی Bit.ly/Book1395 بخونین.
این مطلب با برچسبهای, Book Challenge 1395, Book1395, چالش وبلاگی, چالش کتابخوانی, چالش کتابخوانی 1395, کتاب ممنوعه, کتابخوانی در تاریخ دوشنبه, ۷ تیر ۱۳۹۵، ۰۳:۲۴ ق.ظ، توسط سُر. واو. شین منتشر شده است.
-
-
تو کا
۰۷ تیر ۹۵ ، ۱۰:۳۰ وب سایتع من این چالشو یادم رفته بود و اتفاقا دو تا از کتابهایی که تا حالا خوندم شرایطهای چالش رو داشته :)
سر فرصت پستشو میذارم:) -
نگار. س.
۰۷ تیر ۹۵ ، ۱۱:۳۴ وب سایتاز اینا که هفت تاش به خودتون بستگی داره، ولی در مورد بقیه ش، من شخصا از آمریکای لاتین صرفا کارهای گابریل گارسیا مارکز رو خوندم. اون توسط نویسنده ایرانی ترجمه شده باشد هم اولین چیزی که به ذهن می رسه ترجمه های آل احمده، ولی چون خیلی دوستش ندارم نجف دریابندری رو توصیه می کنم:) اون فقط شعر باشد هم جدیدا کتاب های حسین جنتی رو دیدم و خیلی دوست داشتم سبک شعرشو. امتحانش ضرری نداره. کلاسیک هم خودم خیلی وقته دلم میخواد جنایت و مکافات رو بخونم و هر دفعه به دلیلی نمی شه. خیلی ازش تعریف می کنن و واقعا به نظر شاهکار میاد.
خیلی حرف زدم، ولی خب انتظار هم نداشتین که چنین چیزی بخواین و بشه ساکت نشست:))))یاد آقای دستینی افتادم، دلم برای مجموعه تنگ شد یهو. شیش سال پیش بود خوندمش. هعی...راه نداره کتاب ه رو معرفی کنین؟:)) -
گمـــــــشده :)
۰۷ تیر ۹۵ ، ۱۲:۲۰ وب سایتاسم کتاب رو می نوشتین خب. فضولیم گل کرده اسمشو بدونم یا خصوصی بگین.
:) -
Miss Avilet
۰۷ تیر ۹۵ ، ۱۲:۴۸ وب سایتمن میخوام واسه اونی که «فقط شعر باشد» ، خسرو و شیرین نظامیو بخونم.
درسته خیلی طولانیه ولی واقعا لذتبخشه پارسال یکمشو خونده بودم:))اونی که خوندی هم به جبر آقای دیستینی باید بگی شاید خواستم بخونمش:-″ -
م
۰۷ تیر ۹۵ ، ۱۸:۵۰بمیری سروش یعنی با حروف منقطع و اشاره به اسم نویسنده یا موضوع هم نمیتونستی بگی ؟ الان ما گوگل کنیم یه کتاب ۹۰۰ صفحه ای که سروش ۲ سال دنبالش بوده:| برو بمیر با این معرفی کتابت . یادم باشه خواستم انقلاب کنم روی تو حساب نکنم:)
من که تا الان دو تاشو خوندم بقیه هیچ ربطی به چالش نداشت این دو تا بود:۱-از نویسنده ای که تا حالا کتابی ازش نخونده باشم: اگر شبی از شبهای زمستان مسافری (ایتالو کالوینو) خوشم اومد اما به کسانی که از رمان خوندن دنبال یه قصه هستن پیشنهاد نمیکنم. کتاب سبک متفاوتی داشت به قول خود کالوینو این کتاب از اشتیاق به خواندن زاده شده بود!۲- فیلمش رو دیده باشم: زن در ریگ روان از کوبو آبه. خب برای انتخاب کتابی که فیلمش رو دیده باشیم دستمون خیلی بازه ولی من ترجیح دادم ژاپنی باشه اینو انتخاب کردم که ترجمه ش هم روی اعصاب بود. -
هولدن کالفیلد
۰۸ تیر ۹۵ ، ۲۱:۴۴ وب سایتدر راستای بند اول عارضم به خدمتتون که ... ولش کن مواضعت رو با خاک یکسان نمیکنم :|
-
-
جولـ ـیک
۱۰ تیر ۹۵ ، ۰۰:۲۲ وب سایتنابود شدم از حیرت:))
من در حالت عادیش این همه کتاب رو در یک تابستون می خونم؛ ولکن، الان چند وقته حس و حالم پریده:| نمیدونم چی کار کنم:( -
pou 617
۱۶ تیر ۹۵ ، ۰۲:۲۲ وب سایتکل پست یه طرف، اون "جدی امتحاناتون تموم شده؟ " یه طرف دیگه.=)
جدی دهنمونپ سرویس شد.=)پریروز تموم کردم دیگه بالاخره! :دی -
mahi siah
۱۷ تیر ۹۵ ، ۰۶:۱۶ وب سایتاصن اسم دارن شان میاد من به صورت عجیبی روحم غذاب میکشه:/
خیلی برام سخت بود ته کتابش:))زامبی و جدید نوشته دیدی؟من تقریبا فقط سه مورد هست که انجام ندادمیکی اینکه نمیدونم باید کدوم کتاب ممنوعو بخونمبعدشم اینکه از کجا پیدا کنم کتابی که حروفش با اسم فامیلم بخونه:/بعد هم اینکه هیشکی ک منو دوس هم داشته باشه و هم بهم کتاب پیشناهاد کنه نیست:/ -
سُر. واو. شین
۱۷ تیر ۹۵ ، ۲۳:۵۱آره واقعاً پایان حماسیای داشت :)))
نه نشنیده بودم اسمشو اصلاً. فقط اون حماسهی لارتن کرپسلی رو خریدم هنوز وقت نکردم بخونم. قشنگه؟خب اونایی که خوندی رو معرفی کن توی وبلاگت دیگه :Dپیدا کردن اون که اسم و فامیلش اولشون مثلت باشه خیلی دردسره میدونم :)) ولی غیر ممکن نیست. اون آخریه رو هم به یکی از دوستات بگو یه کتاب خوب معرفی کنه بهت :))