محدودیتی به نام آزادی رسانهها!
روزنامه قانون توقیف شد. چند روز پیش جهاننیوز زاکانی توقیف شده بود. یه مدت قبل هم یالثارات بود. جناب شریعتمداری کیهان رو هم که چن روز قبل احضار کردن گفت روزهم حال و حوصله ندارم جواب بدم گفتن اوکی عزیزم شرمنده وقتتو گرفتیم برو بعد ماه رمضون بیا :))
یه چیزی که چند روزه ذهنمو مشغول کرده اینه که اصولاً توقیف یه روزنامه یا سایت یا حالا هر رسانهای کار درستیه یا نه؟ جدای از اینکه ایران از نظر آزادی مطبوعات با یکم تلاش بیشتر از آخر اول میشه و اینا میگم. اصلاً درسته که ما یه سری چارچوب به رسانههای کشور بدیم و هرکس از این چارچوب خارج شد مجازاتش کنیم؟ یه گوگل کردم دیدم توی ایران قانونی هست به این مضمون که "در ایران مطبوعات حق دارند نظرات، انتقادهای سازنده، پیشنهادها، توضیحات مردم و مسولین را با رعایت موازین اسلامی و مصالح جامعه درج و به اطلاع عموم برسانند و همچنین هیچ مقام دولتی و غیردولتی حق ندارد برای چاپ مطلب و یا مقالهای درصدد اعمال فشار بر مطبوعات برآید و یا به سانسور و کنترل نشریات مبادرت ورزد." هرچند که اون بخش که گفته با رعایت موازین اسلامی و مصالح جامعه درواقع یه راه درروی نامحدود برای تمام مقامات دولتی و غیردولتی قرار داده که اصولاً این قانون رو بیمعنا میکنه. ولی خب بهرحال چنین قانونی وجود داره. نمونهی نقضش هم همین توقیف روزنامهی قانون بخاطر مقالهای که منتشر کرده بود. به سادگی میشه گفت مقاله به صلاح جامعه نبوده. والسلام.
ولی خب اصلاً ایرانو بذاریم کنار. کاری به کشور ندارم. بحث من اینه که بر فرض اینکه ما میخوایم تا جای ممکن فضا رو برای فعالیت رسانهها باز بذاریم آیا مانع گذاشتن برای کارشون کار درستیه؟ اینجا چند تا طرز فکر ایجاد میشه.
یکی اینکه میشه گفت باید یه سری خط قرمز تعیین بشه. مثلاً اینکه توهین به اشخاص ممنوعه. خب این خیلی حرف قشنگیه ولی دوتا مشکل ایجاد میکنه. اول اینکه چه کسی قراره خط قرمزا رو تعیین کنه؟ سمت و سوی فکری اون فرد یا نهاد آیا باعث نمیشه اون خط قرمزا جهت گیری داشته باشن؟ و دوم اینکه مگه یکی از اصلیترین رسالتهای یه رسانه این نیست که افکار یه قشری از جامعه رو بازتاب بده؟ خب ممکنه یه قشری از جامعه نظرشون نسبت به یه شخصی توهینآمیز باشه! مثل مسالهای که سر قضیهی توهین یالثارات به خانم مولاوردی پیش اومد. درسته که توهین کار اشتباهیه ولی مگه نبودن کسایی که از همون توهین حمایت کرده باشن؟ این یعنی بهرحال این سایت با همین کارش هم داشته خط فکری یه قشری از جامعه رو بازتاب میداده! یعنی عمل به کاری که یه رسانه باید بکنه.
یه طرز فکر دیگه اینه که آره باید به رسانهها آزادی مطلق داده بشه، بدون هیچ محدودیت و نظارتی. اینجا هم بهرحال مشکل پیش میاد. پیش پا افتاده ترین مشکل این که درصد زیادی از مردم جنبهی این آزادی مطلق رسانهای رو ندارن. مثلاً منِ سروش نمیتونم ببینم که رسانهای که عقیدهی مخالف من داره به این راحتی داره به عقاید من میتازه و تخریبش میکنه. این باعث مشوش شدن جامعه میشه. نمونهش هم جملهی تروریستی به مجلهی شارلی ابدو که تو اوج آزادی مطبوعاتی بود و تهش هم فک کنم قطعی نشد که چه گروهی حمله رو انجام داده. داعش یا القاعده یا اصلاً شخصی بوده. هرچی اصلاً اهمیت نداره. مهم اینه که آزادی مطلق یه رسانه هم اگه از یه حدی بگذره واکنش برانگیز میشه.
اگه این دوتا طرز فکر نباشن پس برمیگردیم به شرایطی که رسانهها باید کنترل بشن. اینم خواه ناخواه تو هرجای جهان که باشه نهایتاً به اون سمتی میره که از نظر سیاسی و مذهبی و ورزشی! و خلاصه هر نظر دیگه ای، اون قشری از جامعه که قدرت بیشتری داره تعیین میکنه رسانهها چی بگن و چی نگن. یعنی اصولاً رسانهای وجود نداره. و اینم خیلی چیز مطلوبی نیست! :D
حالا این مدت که خبر بستن فلان روزنامه و این حرفا بالا گرفته دائم این مسیرا رو تو ذهنم بالا پایین میکنم و به نتیجهی قطعیای نمیرسم که تهش کار درستی که باید برای رسانهها کرد چیه! باز بنظرم روش آزادی مطلق منطقیتره. ولی برای عملی شدنش یا پیریزی فرهنگی خیلی عظیمی میخواد تا جامعه جنبهی دیدن نظر مخالف رو پیدا کنه، یا یه مقدار رعایت خود رسانهها رو میطلبه که خب اصل ژورنالیستی و رسانه یعنی رعایت نکردن این مسائل! ولی علیایحال نظر شخصیم سمت همون آزادی مطلق میچرخه بیشتر. دیگه تا همینجا قد میده عقل من :D
آرامبخشترین موقع روز برام همین موقعاست که هوا تاریکه، بقیه خوابن، یه نور ملایم از پنجره میاد، تنها صدایی که میاد صدای کولره، هندزفری میذارم آهنگ گوش میدم و با گوشیم و اینترنت ور میرم. کلاً جهان کاری به کارم نداره! :D
یه وقتایی روزگار خیلی سخت میگیره. تنها چاره صبره. صبر و صبر و صبر .. یا خودش درست میشه یا .. بالاخره یه کاریش میکنی! ..
یه بار دیگه مراتب خوشحالیم رو از اینکه طول روز بازم شروع به کوتاه شدن کرده اعلام میدارم. چیه بابا روز. شب قشنگ تره! :D
یه چیزی یادم بود بنویسم این زیر یادم رفت :| بعد یادم بیاد اضافهش میکنم به امید خدا.
این مطلب با برچسبهای, آزادی بیان, آزادی رسانه, آزادی مطبوعات, توقیف روزنامه, روزنامه قانون, کیهان, یالثارات در تاریخ سه شنبه, ۱ تیر ۱۳۹۵، ۰۶:۱۶ ق.ظ، توسط سُر. واو. شین منتشر شده است.
-
مترسک
۰۱ تیر ۹۵ ، ۰۹:۳۴ وب سایتیه نقل قولی از ناصر حجازی میارم که اون مرحوم توی برنامه 90 درباره فوتبال گفت اما درباره هر چیزی این موضوع صدق میکنه: کجای کشور ما درسته که حالا فوتبالش بخواد درست باشه؟ [نقل به مضمون]
همین دیگه... -
Fatemeh
۰۱ تیر ۹۵ ، ۱۹:۴۹اینقدر حرف دارم نمیدونم کدومشو بگم البته شاید اون وسط یه قسمتشو یادم رفت :D
اول از همه اینکه چون دوست ندارم چشم بسته اظهار نظر کنم چند بار نوشته ات رو خوندم بعدش سرچ کردم تا از صحت و اصل ماجرا با خبر بشم و خلاصه بعد از مدتی تامل این اومدم به ذهنم ( ای بابا چقدر تعریف کردم از خودم)مغرضانه مغرضانه مغرضانه بزرگترین مشکل نشریات و بزرگترین عیب ما آدمها. مثلا بی بی سی که روابط خیلی حسنه ای با نظام و سپاه داره :D میاد میگه دلیل توقیف قانون شکایت به سپاه بوده دوباره اون یکی که طرفدارشه میاد مینویسه توهین بی شرمانه قانون به سپاه و... خب این وسط من مخالفم با قانون میام حرف دومی رو باور میکنم تو موافقی با قانون میای BBC. I و باور میکنی درصورتی که ممکنه هیچکدوم با تمام جزییات درست نباشن اما از وقتی درگیر این قضایا شدم به تنها چیزی که پی بردم اینه که حقیقت اونی که تو رسانه ها و نشریات مینویسن نیست چه این وری چه اون وری:) یا چیزی بین این دوتاست یا اصلا چیز دیگه ای هست. دیدم که میگما :) پس نمیشه راجب توقیف شون با قطعیت نظر داد. مثلا چرا روزنامه حاج آقا اینا با اون مطالب فکاهی توقیف نمیشه؟ :) مدیونی فکر کنی رابطه بازیه :) مطلب بعد اینه که ما فقط میخوایم از هم زهر بگیریم مردم ما فقط به دنبال ضعف همدیگن کافیه دو نفر مخالف هم باشن شده آرزوی مرگ همم میکنند اما اگر دو نفر که حتی نظرات کاملا مخالفی هم دارن دوستانه اظهار نظر کنن حتی اگر همو متقاعد نکند برای تنویر ذهن خودشون خیلی مفیده. داریوش سجادی میشناسی؟! فعال اصلاح طلب مقیم به آمریکا مشاور کروبی بوده در گذشته از محدود افرادی هست که مغرضانه نمینویسه یا بهتره بگم کمتر مغرضانه مینویسه. اینستاگرامشو یادم اومد میگم.و در آخر درست متوجه شدم انارشیست آنارشیست آنارشیست؟!برو از خدا بترس جوون :Dیکم مغرضانه مینویسی انتقاد پذیر باش وگرنه خواب بدتری برات میبینم :) -
سُر. واو. شین
۰۱ تیر ۹۵ ، ۲۱:۳۰نه خب اینجوری نیست بنظرم. درست میگی که مثلاً بیبیسی میاد میگه قانون به دلیل شکایت سپاه توقیف شد. این وریا هم میگن به دلیل توهین بیشرمانه توقیف شد. خب این دوتا گزاره ضد و نقیض نیستن. قانون به دلیل شکایت سپاه توقیف شد که دلیل اون شکایت هم این بوده که سپاه عقیده داشته اون مقاله توهین آمیزه! :D و صد البته هرکسی میتونه بره مقاله رو از اینترنت بخونه و خودش تصمیم بگیره که آیا توهین آمیز بوده یا نه. من اصلاً کاری به این ندارم.
بعدم این که گفتی مغرضانه نوشتمو به هیچ وجه قبول ندارم. اگه درست دقت کرده باشی من هم به بسته شدن قانونِ اصلاحطلب انتقاد کردم هم جهاننیوز و یالثارات اصولگرا. یعنی وقتی میگم به نظرم آزادی مطلق دادن به رسانهها منطقیتره یعنی هم باید اون اصولگرائه آزاد باشه هرچی میخواد بازتاب بده و هم اصلاحطلبه. هیچ فرقی نداره. رسانه رسانهست.و اینکه نه خیر من آنارشیست نیستم. این وصلهها به ما نمیچسبه :)) -
Fatemeh
۰۱ تیر ۹۵ ، ۲۲:۳۱اتفاقا وقتی خوندم به این.توجه کردم و این نقطه مثبتی میشه اما خب یک کفه ترازو سنگین تره :) متاسفانه من پیدا نکردم. اگر لینک هست ممنون میشم بدید منم بخونم.اما حرف اصلیم این بود که اصلا به خبر ها و مطالب فضای مجازی و تا حدودی نشریات اعتقادی ندارم دلیل دارم اونم اینه که هیچ نظارتی روی صحت مطالب نیست. اصلا میدونستی طرفدار. های فاشیست که حتی تو آلمان ممنوع هست فعالیت شون چقدر تو ایران سایت و کانال دارن؟! فاشیستاااااا. این یعنی بی در و پیکره اینجا.
و.اینکه جسارتا در جواب آزادی مطلقت گفتم آنارشیست :) خوب نیست آزادی مطلق چون بعضی ها ظرفیت شو ندارن.من کاری به اصلاح طلب و.اصول گرا ندارم اصلا چون هیچکس خوب مطلق نیست بد مطلق هم نیست معتقدم اگر حق گرا باشی فرقی نداره متعلق به کدوم باشی دقیقا مثل نقد های داریوش سجادی... -
سُر. واو. شین
۰۱ تیر ۹۵ ، ۲۳:۰۶مهم اینه که در نهایت برای هر دو سمت مساوات میخواستم :)) مقالهش رو توی یکی از کانال تلگرامی فرستادن خوندمش.
آره اون قضیهی فاشیست و اینا رو هم میدونم. البته این نشونهی بی در و پیکری نیست چون غیر قانونی فعالیت میکنن. بی در و پیکر وقتیه که قانون به این چیزا اجازهی فعالیت بده. ولی خب تو هر جامعهای یه تعدادی اینجوری هم هستن بهرحال نمیشه انکار کرد. همیشه هم یه راهی واسه فعالیتشون پیدا میکنن.خب من آزادی مطلق برای تمام مردم نخواستم. قطعا هم منظورم این نیست که مثلا فلان نشریه بیاد عکس سکـ×ـی چاپ کنه و کسی حق نداشته باشه چیزی بگه. ولی خب منظورم چیز مبهمی نیست. رسانهها جلوی کج رفتن یه جامعه رو میتونن بگیرن. هرقدر تو انعکاس رویدادا دستشون بازتر باشه بهتر میتونن این کارو یکنن.اینکه یه رسانه هیچ جهت گیریای هم نداشته باشه میشه کاملا تو سایت انتخاب دید این قضیه رو. با اینکه وابسته به دولته ولی به هیچ وجه جهت گیری تو اخبارش نمیکنه. فقط متنو بدون هیچ تمایل به سمت خاصی منتشر میکنه. -
Fatemeh
۰۱ تیر ۹۵ ، ۲۳:۴۳نه نه میدونم فکر کردم متوجه شدید که آنارشیست یک مزاح.بود و من کاملا متوجه ام شما اصلا به اون بعد آزادی مطلق فکر نکردید اما دارید تو صحبت هاتون میگید کارشون غیر قانونیه یعنی باید یع قانون یه محدودیت باشه که اینارو محدود کنه. در ضمن یعنی یک کانال با 20 هزار دنبال کننده پنهانیه و نهاد های زیربط متوجه وجود همچین گروه هایی نیستن یعنی ؟! یا من و امثال من که گزارش دادیم گزارش مون الکی بوده؟!
من خودم این بحث آزادی مطلق و دفاع از رسانه ها رو سال قبل به طور گسترده با دوستم انجام دادم و من میگفتم کنار دانشگاه اسلامی باید دانشگاه مارکسیستی باشه تا جوونای ما با اختیار خودشون به سمت و سوی درست برن. دوستم حرف جالبی زد :تو مملکتی که مردمش اهل تحقیق و جستجو درمورد صحت مطالب نیستن و اوج تحقیق شون گوگله چنین انتظاری رو.داشتن واقعا دور از یک عقل سلیمه ( نمیدونم املاشو) -
سُر. واو. شین
۰۲ تیر ۹۵ ، ۰۰:۲۲اونو که فهمیدم شوخیه :))
نه اصلاً منظورم این نیست. ولی خب حرف شما مثل اینه که مثلا یکی بیاد بگه این سروش تو وبلاگش هرچی بخواد میگه پس حتما دولت ایرانم موافقه با حرفاش! اصلاً اینطور نیست. اون کانال کاملاً میتونه فعالیت بکنه تو ایران ولی نه به دلیل این که فعالیتش قانونیه و دولت باهاش مشکلی نداره. بلکه بخاطر اینکه کاری از دستشون بر نمیاد. خب مدیر اینجور کانالا رو تا جای ممکن سعی میکنن ردیابی کنن دستگیر کنن ولی از نظر بستن کانال خود شرکت تلگرام همکاری نمیکنه تو این مورد. چون تلگرام بیشتر حساسیتش روی کانالای سکـ×ـی هستش و این فرم کانالا رو خیلی حساسیت روشون نداره و دلیلی هم نداره بخاطر گفتن دولت ایران بخواد ببنده کانالشون رو. نه اینکه نمیبنده. ولی اونقدرا هم مانع جدیای نیست. و برفرض اینم ببنده باز میسازن و یه راه دیگه پیدا میکنن. ولی چیزی که مهمه اینه که وجود چنین چیزایی نشون دهندهی بی در و پیکر بودن کشور یا قانونی بودن فعالیتشون نیست!سلیم درسته :D -
Fatemeh
۰۲ تیر ۹۵ ، ۰۹:۵۱حرف شما متین اما اونا اینقدر که تو ایران آزاده فعالیتشون تو هیچ جای دیگر اینقدر آزاد نیستن حتی در مهد فاشیست...
حالا من خودم همیشه مدافع حقوق خارج و داخل وطن پاره تن بودما اما تو این مورد همیشه نسبت بهش انتقاد داشتمالبته خب فرد مهمی هم نیستم مسئولین به نقدم توجه کنن :Dولی من هنوزم فکر،میکنم اینا یه رابطه دارن تو وزارت ارشاد و نهاد های ذیربط :D -
Fatemeh
۰۲ تیر ۹۵ ، ۱۲:۳۹هرچی جمله هامو میخونم این جمله که گفته باشم من اطلاع دقیق دارم و پیدا نکردم خصوصا درمورد جایی که تاحالا ندیدم من فقط مثل همه شنیده هامو و جستجو هامو گفتم. وقتی پرسیدم گفتن که توی آلمان هم جلوی فعالیت شون گرفته میشه. شما احتمالا خبر از فعالیت گسترده شون ندارید.
در ضمن این.موضوع اصلا مهم نیست من فقط اینو گفتم که تعمیم بدم به دیگر مسائل مربوط.و در آخر این که اولین رکن بحث از نظر من اینه که به قصد مجادله نباشه و فقط برای بالا بردن اطلاعات باشه.من به هیچ وجه قصد مجادله ندارم، موفق باشی:) -
آیدین
۰۳ تیر ۹۵ ، ۰۴:۴۲میبینم که دوستان به جای ما کامنتای ته شو نبین میذارن :سوت
پس از مدت ها یک مطلب گذاشتی که حداقل میشه روش بحث کرد و نظر بلند بالا نوشت و این نشون میده دوباره داری به روز های اوج برمیگردی کم کم . هرچند مطلب بعدی که قراره بذاری بسیار تعیین کننده هست .در مورد آزادی رسانه و مطبوعات اول یه چیزی بگم . اینکه فلان روزنامه برای فلان جناح فعالیت میکنه خودش اصلا زیاد احترام به رسانه شاید نباشه . چون تمام مطبوعات و رسانه های ایرانی رو حداقل اگه نگاه کنی با فعالیت جناحی ای که دارن در درک خواننده از مطالب بسیار دست میبرن . یعنی یه مبحث هست خب صحت مطالب . که اگر صحت مطالب فاقد اعتبار باشه اصلا بحث به آزادی رسانه نمیرسه چون اصن خانه از پایه ویران و این قضایا .یه بحث هست جهت رسانه ها . یعنی تنها ابزاری که یک رسانه میتونه داشته باشه و صحت مطالبش هم قابل تایید باشه همین تبلیغات هست که به شکل جهت دهی جناحی انجام میدن . یعنی رسانه ها همه ابزارن . در حالی که وقتی از آزادیشون حرف میزنید انگار از یک چشمه ی روشنایی داریم حرف میزنیم که ذهن مردم رو نسبت به مسائل باز میکنه .تا زمانی که هدف از نشر یک خبر بجای نشر یک خبر جهت دادن به یک توده ی فکری باشه اصن از نظر من آزادی اون رسانه مفهومی نداره .این که میگم جدای از اخباری هست که به قصد گلچین میشه . اون حق رسانه س که اخباری رو نشر بده که به نظرش اولویت داره یا حتی به عمد اینکارو میکنه . به هر حال ما در انتخاب رسانه هایی که پیگیری میکنیم همه اختیار کامل رو خودمون داریم .حتی همون جهت دادن به مردم هم به نوعی وظیفه رسانه س . اما جهت دادن رسانه نباید اینطوری باشه که با دست اشاره کنه بگه تو این صف بایستید . باید صف هارو نشون بده .متاسفانه یا خوشبختانه حتی . تو ایران انقدر رسانه ها مطالب با این دست مقاصد منتشر میکنن که اول آزادی رو از خودشون میگیرن و دوم اعتبار رو از مطالب .یعنی اگر یک سقف برای میزان توهین آمیز بودن مطالب در نظر بگیریم . رسانه ها به دست خودشون این سقف رو بالا میبرن . و طبیعتا این سقف هرچی میره بالاتر مطالب تاثیر گذاری که از نظر حجم حملات و توهین ها گزیدگی کمتری دارن از سقف فاصله بیشتری میگیرن و به چشم مخاطب نمیان و رسانه مجبوره برای حفظ تاثیر گذاری مطالب این فلفل رو به نحوی به مطالب اضافه کنه . دقیقا مثل اختلاص . یعنی وقتی 3000 میلیارد اختلاص شد . دیگه اختلاص 2 میلیاردی رو شبکه خبر فقط زیرنویس میکرد .رسانه هم همین . وقتی رسانه ها برای اینکه به اون هدف بزرگشون یعنی جذب مخاطب برسن زرد ترین مطالب رو با تند ترین نوع نگارش منتشر کردن خود به خود آزادی رو از خودشون گرفتن . یعنی ما الان در وضعیتی هستیم که سقف دیگه بالاتر نمیره . رسانه ها به جای استفاده از مهارت های نگارشی از بازی با کلمه ها استفاده میکنن . هیچکس نمیاد جوری قلم بزنه که نه سیخ بسوزه نه کباب . یعنی یه زمانی مطالبی منتشر میشد که انقدر نویسنده آگاه و تیز بود که در کمال ادب و احترام جوری پر و بال یه مسوولی رو میچید که هیچگونه خطایی به رسانه وارد نمیشد . الان ولی صفحات اول روزنامه بیشتر شبیه فکاهی اِ .در کل . منظورم اینه بخش اعظمی از آزادی رو رسانه ها خودشون از خودشون صلب میکنن و در کنار اون مردم هم در گرفته شدن این آزادی نقش دارن . طبیعتا آزادی مطلق یعنی زمانی که دولت و مردم به عنوان مثال مخالف یک روزنامه باشه نظرشون ولی اون روزنامه و عده ی کمی به فعالیتشون ادامه بدن . که همچین چیزی از طرف خود مردم پذیرش نمیشه . نمونه ش همین نظراتی که مردم پای صفحه اول روزنامه ها تو سایت ها میذارن " چرا این روزنامه رو درشو تخته نمیکنن ؟؟ " "این روزنامه به کجا وصل که انقد میتونه چرند بنویسه" و ...طبیعتا یک قسمتی از آزادی احترام گذاشتن قشر قلیل به نظر قشر کثیر جامعه س که این خودش ناقض اون آزادی مطلقی هست که هیچ کجا وجود نداره و ممکن نیست اصلا .انقدر طولانی شد سر صبحی دیگه سر و ته نظرم بهم وصل نیست ولی آی دونت گیو شیت همینی که هست :| -
سُر. واو. شین
۰۴ تیر ۹۵ ، ۰۱:۴۹من که کلا موافق نیستم با حرفات. چون اصلاً یه رسانه نیازی نداره کاملاً بدون جهت گیری بیاد هر دو طرف قضیه رو نشون بده و به قول تو همهی صفها رو نشون بده. تو همهی دنیا احزاب دارن فعالیت میکنن و اکثر رسانهها جهتگیری حزبی دارن. خود مردم دیگه انقد شعور دارن که ببینم کدوم جهتگیری رو میخوان دنبال کنن.
یعنی این که یه رسانه بیاد تو موضعگیریاش گزینشی عمل کنه اصلا سلب آزادی خودش نیست. نمیدونم شاید من منظورتو اشتباه فهمیدم ولی اگه اینو گفتی موافق نیستم اصلاً.و اینکه اختلاس عزیزم. نه اختلاص :)) -
خانم والیوم
۰۴ تیر ۹۵ ، ۱۰:۱۴ وب سایتواااایییی یا اکثریت پیامبران=)))) چقد حرف های قلمبه شده دارن مردمممم=)))) پست طولانی هیچی این کامنتا چی میگن=))))
خب حالا کامنت من^.^در مورد قسمت اول و قانونی که نوشتید باید بگم که بنظر من خیلی کار درستیه که هر نهادی حتی مطبوعات و رسانه ها چهرچوب داشته باشن. همیشه محدودیت باعث رشد شده و از افراد گروه ها و جوامع حفاظت کرده. من که یه بچه مدرسه ایم من که یه زن خانه دارم من که یه کارمندم من که یه شرکت کوچولو دارم من که مدیر یه بخش تو یه سازمانم برای حفاظت از خودم خانوادم سازمانم شرکتم اصلا یه سری حرفارو نباید بگم. همه ما یه سری راز داریم که گفتن اونا هیچ کمکی بهمون نمیکنه یا با گقتن اونا نمیدونیم اطرافیان چ واکنشی انجام میدن یا چ دیدی بهمون پیدا میکنن. حالا در مقیاس کلان توی کشور یه سری اخبار هست که دونستن یا ندونستنش خیلی سود و ضرری برای کشور نداره و فقط جنگ روانی ایجاد میکنه و افکار مردم رو منحرف و پریشان میکنه چون مردم نمیتونن برای اون مشکل یا اختلاف یا حاشیه کاری بکنن. مثال میزنم خود من بشنوم حقوقم قطع شده کمتر توی روحیه ام تاثیر داره تا وقتی که رییس جمهور برگرده بگه خزانه خالی است. خب خالی است من کارمند منِ مردم چکار کنم؟ تو این حرفو باید ببری توی جلسه دولت بگی که خودت و مدیرانت بقول معروف یه گلی بسر مملکت بزنید.(این فقط پاراگراف اول بود الان بقیشم میخونم^.^ ) -
سُر. واو. شین
۰۴ تیر ۹۵ ، ۱۶:۲۱زیاد موافق نیستم من با این. مثل این میمونه که بگیم چون مردم از شنیدن خبر مرگ 19 تا سرباز ناراحت میشن پس نباید خبرشو منعکس کنیم. همین شیوهایه که الان هر اتفاقی میفته خیلی از مدیرا میگن نباید صداشو در بیاریم و فلان! در صورتی که همین فشاری که افکار عمومی میاره بزرگترین عاملیه که باعث میشه بالاخره یه نهادی بیاد توجه کنه و مشکلاتو حل کنه. اگه نباشه وضع خیلی بدتر از اینا میشه.
-
خانم والیوم
۰۴ تیر ۹۵ ، ۱۰:۴۳ وب سایتقسمت دوم^.^
با قسمت دوم تقریبا موافقم اما یه جور دیگه میخام بگم و یه چیزای دیگه.درباره توهین و جنبه جریان های مختلف و واکنش های غیر قابل پیشبینی نسبت ب ازادی و دادن ازادی مطلق ب مطبوعدت باهاتون موافقم اما یه چیزی که باید بگم (البته یه جور پیشنهاده) اینه که... بزارید از اول همه چیزو بچینم:ما به این نتیجه رسیدیم که دادن ازادی مطلق به رسانه ها و مطبوعات درست ترین کار ممکنه. اما از تبعاتش هم میترسیم و نسبت به تبعاتش پنهانش هم هنوز ابهام داریم. گفتید بیایم فرهنگ سازی کنیم. بسیار حرف متینی هست باید فرهنگی برای جامعه پی ریزی کنیم که خودش (خود افراد نهاد ها و خط های فکری مختلف) خودش رو کنترل کنه. ینی درواقع به افرادی بی قانونی هدیه کنیم که به ذات قانونمند هستند به کسی بی چارچوبی هدیه کنیم که قبلا نسبت به چارچوب ها واکسینه شده باشه.حالا پیشنهاد من: من میگم باید افراد رو مجهز به یک نیروی بازدارنده درونی کنیم (مهندس مکانیکی حرف زدم=)) ) یک نیروی بازدارنده ی درونی که بر پایه اصول اخلاقی صحیح و چارچوب های بی طرفانه ولی درست (مثلا توهین کردن به طور کلی درست نیست. نه اینکه توهین به این خط فکری درست نیست. میدونید چی میگم؟ بی طرفانه و صحیح باشه) و قانون های بی عیب و نقص باشه و البته بازم بی طرفانه باشه. محلول بالا باید در طی زمان در فواصل مشخص به جامعه مطبوعاتی و مردم تزریق بشه ( دکتر والیوم) .خب پیشنهادم رو دادم حالا یه خبر میخام بدم:) اون نیروی بازدارنده قوی وجود داره و تمام قوانین صحیح و بی طرفانه نوشته شده با تمام جزئیات. بقول برنامه نویسا برنامه نوشته شده فقط کافیه با کمی هزینه و عزم این برنامه در جامعه ران بشه و چه زیبا روزی که دکمه اینتر رو فشار بدیم و اجرا بشه:) -
خانم والیوم
۰۴ تیر ۹۵ ، ۱۱:۲۳ وب سایتقسمتای رنگ رنگی^.^
قرمز دقیقا برای منم اونموقع ارامبخشه^_______^سبز نمیدونم هیچوقت صبر رو تجربه نکردم همیشه یه کاری کردم بعدشم مثلا اوضاع بدتر شده ولی بازم می ارزه به صبر کردن داغون میکنه ادمو:/ابی اره قشنگتره شب. روز خرهD: -
sina S.M
۰۴ تیر ۹۵ ، ۱۹:۰۰ وب سایتبخشهایی از این نظر که با * مشخص شده، توسط مدیر سایت حذف شده استاه ... یعنی میام نظر بدما ... میبینم 11 تا نظر خورده ، دل و رودم میاد تو مغزم ... ماشالله ما ایرانی با اینکه با افول خطرناک جمعیت روبرو هستیم .. در عین حال در وجب به وجب وطن متمرکز شده ایم ...از اینترنت بگیر تا جاده ، و حتی توالت بیابونی توی کیلومتر 89 جاده هرات به بجنورد ... همه و همه از توی عدسی چشم هم دیگه میایم بیرون ... هیچوقت یادم نمیره توی صف لنج ، قشم به بندر عباس که از شدت ازدحام صدای یه زنه اومد که : بچم !!!که معلوم نیست سقط شده بود یا چی ... (خاطراتش رو تو وبم نوشته بودم خخخخ)بعد ما یه بار رفتیم استانبول که میگفتن توریستی ترین جای اروپاست و از همه دنیا فوران کردن تو استانبول ... یه فروشگاهی رفتیم که یه سروگردن از هایپر استار بالاتر بود ... اونقدر خلوت بود فکر میکردی شهر تخلیه شده ...اه** ** ***** **** * **** *** **** **** ***** **** ** *** ****** ** *** *** ** *** ******* *** *** ** **** *** **** ****** ** ***** ** *** ** ** ** ***** **** **** **** *** **** ***** ** * **** **** **** **** ****** ** ** **** *** ** *** **** **** * *** ** ** **** *** ********* ****** ******** **** **** ***** ***** *** ** ** ** *** ** **** ******* **** **** ***** **** ** ***** **** ****** *** ******* ** ** *** ** ***** **** *** **** ******* ** **** **بهرحال آزادی مطبوعات رویای مسخره ایه که ایران هیچ وقت به خودش ندیده و نخواهد دید . جالبه توی برنامه رادیویی ... مجری ، این محدودیت روزنامه های کشور رو یه حسن میدونست و مثال میوورد که در اسپانیا بیش از سه هزار عنوان روزنامه در یک دکه وجود داره و این باعث سردرگمی مخاطب میشه ...منم بهشون پیامک دادم که اول یه سوزن به خودتون بزنید بعد یه جوالدوز به بقیه .***** *** ** *** ***** *** ********* ** **** ***** *** *** **** **** *** ** **** *** ********* ****** ***** * ***** **** **** *** ****** *** *** ******* **** **** **** ** **** **** ***** **** * * ***** ******** *** ***** * ** *** **** *** ** **** * ** **** *** ** ******* ** ** ****** ****** ************ ******** **** ** ****** ****** ** ** -
سُر. واو. شین
۰۴ تیر ۹۵ ، ۱۹:۱۴حالا ینی 11 تا زیاده یا کم؟ :))
من که اصلاً از اخبار ایران دنبال نکردم قضیه رو. از بیبیسی و یورونیوز و اینا میدیدم بیشتر. اونم در جریانم ولی اصلاً کاری به اینکه کی مسئولش بوده ندارم. بحثم اینه که بالاخره یه جایی یه واکنش منفی میده آزادی کامل. این ینی جنبه و ایناش هنوز نیست تو جامعه. حتی تو فرانسه که مثلاً مهد آزادی اندیشهس!چه باحال :)) خودم به همون فک میکردم بعد میرسیدم ته جملهت میدیدم خودتم گفتی :))ولی با اکثر حرفات موافقم. اما خب چه میشه کرد :D -
آیدین
۰۴ تیر ۹۵ ، ۲۲:۰۷بخونم بخونم این بود ؟ :|
اصن خوندی نظرو :| اصن جوابی که دادی جواب نظر من بود :|برو بمیر :|خودمم گفتم وظیفه رسانه س حتی جهت دادن به توده مردم . و منظورم این نیست اخبار خام رو در اختیار عموم قرار بده رسانه .مثال واضحی بود از نظر خودم . مثل اینه که مثلا یه سایتی مثل فلان سایت فلان گرا . بیاد نظرات یه شخصی نسبت به یه شخص دیگه رو منتشر کنه . ولی جوابیه هارو منتشر نکنه . اینجا دست بردن تو شعور مردم از نظر من کاملا . چون اخبار جدا نیستن به هر حال میشه انتخاب کرد یک خبر رو پوشش نداد ولی نمیشه انتخاب کرد قسمتی از یک خبر رو پوشش نداد .منظور حرفام رو حالا یا من گنگ گفتم یا تو نفهمی یچیز دیگه بود که تقریبا در کلیت نظرم اون مستتر هم نیس کاملا عیان هست و من اصلا گنگ نگفتم:|رسانه ها با رفتار غیر حرفه ای شون خودشون قبر خودشونو میکنن .وگرنه ما مگه چندتا حذب داریم ؟؟؟اصن نه احزاب اینجا واقعا حزب هستن نه رسانه ها رسانه های حزبی . فقط در بهترین حالت سلیقه ای ان .متاسفانه همینم کار رو بدتر میکنه . من نمیگم سیستم مقصر نیست . منتها واقعا آیا رسانه ها باید ببینی جنبه و شعور این آزادی که میگی رو دارن ؟؟؟ مطمئنا آزادی برای حزب دلخواهت همون آزادی برای حزب مقابلتم باید به همراش بیاره تا معنا پیدا کنه . که من با این رسانه های حال حاضر واقعا ترجیح میدم آزادی رسانه ای حزب خودم رو ببخشم به این آزادی مطلق . تا زمانی که واقعا هر راننده تاکسی ای سیاستمدار باشه و هر نویسنده ای سیاسی نویس که اکثر این آزادی طبیعتا مربوط به سیاستِ نه دست یافتی اِ نه بدرد بخور . حتی همین من خودم که دارم اینجوری نظر میدم نشون دهنده اینم که چرا رسانه ها آزادی ندارن :| -
سُر. واو. شین
۰۴ تیر ۹۵ ، ۲۲:۴۱آره خب از این نظر موافقم باهات. احتمالاً من منظورتو بد فهمیده بودم. ولی خب بازم این کار رسانهها نهایتاً میشه بی احترامی به شعور مخاطب، نه محدود کردن خودشون. اونوقته که مخاطب باید شعور خودشو نشون بده و از اون رسانه حمایت نکنه و اون رسانه خود به خود تخته میشه. همون اتفاقی که تو کشورایی که آزادی رسانهای دارن پیش میاد همیشه.
تو ایران که حزبا کلا فعالیت خاصی ندارن فقط به اسم هستن. کل حزبا رو بذاریم رو هم همین دوتا دستهی اصولگرا و اصلاحطلب در میاد. آزادی و محدودیت هم که میگیم راجع به همیناس دیگه. وگرنه هر حزبی حرف جدایی برای گفتن نداره. خلاصه میشن رو همین. -
دَر جا
۰۵ تیر ۹۵ ، ۱۷:۰۴ وب سایتشاید آزادی مطلق بهتر باشه، اما الان برای اون پی ریزی فرهنگی ای که گفتین لازمَشه خیلی دیره، خیلی
-
! RaDio AcTiVe !
۰۶ تیر ۹۵ ، ۱۲:۲۸ وب سایتملت چی میزنن حال دارن انقدر کامنت بزارن ؟ اسفناج ؟
والا به خدا من همینکه متن پست رو میخونم از نفس میفتم :|
در تمام موارد هم موافقم باهات -_- -
نگار. س.
۰۸ تیر ۹۵ ، ۲۱:۰۱ وب سایتبا اینکه احتمالا کسی نمی بینه و اینا خواستم اینو بگم که آزادی رسانه هیچ ربطی به محتوی رسانه نداره و نخواهد داشت! یعنی چی؟ یعنی من اگه دلم بخواد توی یه رسانه دروغ می گم، هیــــــــچ کس - البته دولتی و اینا ها - حق نداره بهم گیر بده. می گم دروغ! نمی گم پنهان کاری و جانب داری. اونا که خیلی درجات کمترین! مردم می فهمن، دیگه من رو نمی خونن. رسانه های دیگه با مدرک منو افشا می کنن! ولی دولت نباید کاری بکنه. مگه کسی جلوی وعده های نود و هشت درصد دروغ نماینده ها و کاندیداها رو می گیره که اونا چنین حق هایی داشته باشن؟ به طور کلی نظارت فقط باید سر چیزهای آسیب زننده باشه. مثلاً عکسی چاپ نکنن که توی روحیه بچه ای که احیانا چشمش بهش میوفته تاثیر بذاره. ولی فحش هم دادن؛ دادن! طرفدارا به اندازه کافی بدبختشون می کنن ولی بازم تکرار می کنم به دولت ربطی نداره :))