این مطلب با برچسبهای, شب کنکور, پزشکی, کنکور, کنکور 1394, کنکور 1396 در تاریخ دوشنبه, ۲۲ خرداد ۱۳۹۶، ۰۵:۱۹ ق.ظ، توسط سُر. واو. شین منتشر شده است.
-
Faber Castel
۲۲ خرداد ۹۶ ، ۰۷:۴۸ وب سایتخخخخخخخخخخقربون قلمت بشم که عینهو خمیر پیتزا کش میاد، اونم با ضریب چسبندگی بسیار بسیار بالا!ما هم بسی خوشحالیم که از این تعلق خاطری که دچارش بودی راحت شدیاز این برنامه ها توی گذشتمون داشتیم و دقیقا می دونم که چی میگیخدایی باورت بشه یا نه، تک تک هشت بار کنکوری که دادم، خط به خطشو هنوزم یادمهواقعا همه چیز چقدر زود سپری شد... :) -
BaHaRiSm
۲۲ خرداد ۹۶ ، ۰۸:۴۲ وب سایتفکر میکنم خیلی باید جالب باشه که دو سال از کنکور دادنت گذشته باشه و بهش به چشم یه سری خاطرهی محو نگاه کنی؛
هر چند مطمئنم که صد در صد بهتر از اینه که دو سال دیگه کنکور داشته باشی! :|[بالگشانان از گوشهی کادر خارج میشود] -
ف.ع
۲۲ خرداد ۹۶ ، ۱۰:۵۰ وب سایتتا چند هفته دیگه ماهم باید حال دوسال پیش شمارو تجربه کنیم ... :)
-
سارای زنجیربریده
۲۲ خرداد ۹۶ ، ۱۲:۰۵ وب سایتعصر بیست و دوی خرداد نود و چهار من داشتم اینجا سرک میکشیدم تا ببینم کنکورت رو چهطور دادی.
زمان خورد تو گوشم. یا زد تو گوشم نمیدونم! ولی وسوسه شدم منم برم بگردم تو خاطرات دو سال پیش. -
mahi siah
۲۲ خرداد ۹۶ ، ۱۲:۲۹ وب سایتعاقا ینی چی هنری چیزی میدادی تهش سر چار راه گیتار میزدی:/
بخدا ما اگه بیشتر از شما زحمت نکشیده باشیم کمترم نکشیدیم:/عی بابا، نمیشه ادم هر جا کم میاره یقه هنرو بچسبه فک کنه اسونه که:)) -
-
-
تو کا
۲۲ خرداد ۹۶ ، ۱۹:۴۵ وب سایتمن 9 تیر که بیاد میشه 6 سال از روزی که کنکور دادم :-)
هرچند صادقانه بخوام بگم پستت رو تا ته نخوندم :دی ولی خودم رفتم به 6 سال پیش و اون سال کنکور خودمو اون داستان هاش :)من خودم واسه کنکورم خیلی کم کاری کردم ولی خوب ناباورانه (از دید بقیه که معتقد بودن هیچ جا قبول نمیشم) سراسری شهر خودمون قبول شدم =)) یعنی همیشه قبول شدنم رو جزو معجزه ی الهی می دونم :دی -
Pary darya
۲۲ خرداد ۹۶ ، ۲۱:۴۳ وب سایت(((-: امان از کنکور چه خوب که اینقدر خوب ازش یادمیکنی رسما کمترکسی دیدم که اینقد خوب از کنکور یادکنه و وایه همه مثل یه غوله((-:
((-:منم واقعاااااا همیشه میگم کاش جای تجربی میرفتم هنری چیزی و راحت به زندگی ادامه میدادم|: (-:((|: -
فِ. شین.
۲۲ خرداد ۹۶ ، ۲۲:۵۷ وب سایتیعنی اون کامنتایی ک آیدین میزاره و کل کل هایی که میکنین، یه پی نوشت محسوب میشه D:
-
آقای سر به هوا ...
۲۳ خرداد ۹۶ ، ۱۴:۴۹ وب سایتمن که یاد دوران کنکورم میافتم شدیدا حالت تهوع میگیرم :|
8 سال ازش گذشته ولی هیچوقت یادم نمیره شب قبلش تا صبح نخوابیدم ... -
Fa E||a
۲۴ خرداد ۹۶ ، ۰۷:۰۱ وب سایت9 سال از اولین کنکوری که دادم میگذره و هنوز وقتی یاد تهوع ناشی از استرس و دلدردی که وسطش گرفته بودم میوفتم دلم می خواد خودمو از همین پنجره ی طبقه چهارم بندازم پایین. استرس های خنده دار تر از اونم تو کارنامه م هس البته، اما این به دلیل بلایی که سرم اورد و چند روز تو جا بودم خیلی پررنگ تو ذهنمه.
واقعا چرا این بلاهارو سر بچه های 17، 18 ساله میارن؟ کنکور دوره ی بعد رو که می خواستم بدم به مشاورا و معلمایی که جو میدادن و فشار میووردن _اونم بخاطر بالا رفتن رتبه ی مدرسه، گرچه خودشون انکار می کردن_ فکر کردم و اینکه کاش می فهمیدن دارن چیکار میکنن -
رها
۱۰ تیر ۹۶ ، ۰۰:۵۲دوسال پیش
یعنی کنکور نود و سه؟من از سال بعدش کنکوری شدمکنکور نود و چهار اولین کنکورم بوداعتراف میکنم بغض کردم موقع خوندن ولی گریه نهدیگه آب از سرمون گذشته که بخوایم گریه کنیمهفته ی دیگه این موقع کنکورمو دادم تموم شدهواسه بار سوم...خیلی حرفا هستخیلی بحث هاخیلی درد ها...میون این دلگیری ها دلم خواست وبلاگ بخونمقدیمیه ولی دوست داشتنیهدهه ی شصت و دهه ی هفتاداونم هفتادی تا هفتاد و پنج و ششبه نظرم این دو دهه دردهای زیادی کشیدن مشترک تلخ...دلم خواست وبلاگ بخونم خسته از اینستا و فیس بوک و توییترکنکور و سرچ کردم و متن شما....اووووف اصلا نمیتونم حرف بزنم کلمات یاری نمیکنهمرسی بابت پستهرجا هستین موفق باشین -
J
۱۱ تیر ۹۶ ، ۱۵:۴۹کنکور ۹۴...هه...خداروشکر که فقط گذشت...
منم تلاشمو توی اون سال یادم نمیره، از یه نظر سال بی حاشیه ای بود ولی از نقطه نظرای دیگه پر از حاشیه های اعصاب خورد کن
بااینکه به قسمتی از هدفم رسیدم ولی رسیدن بهش باعث شد سنگای زیادی بیفته جلوی پام که از رسیدن به بقیش جا بمونم...
قلمت خیلی خوب بود...ادامه بده به دل کندن... وابستگی خوب نیست:( -
آیدین
۲۴ تیر ۹۶ ، ۰۰:۳۰عاشق کامنت های آیدین چیه دیگه :)))))
من خودم خوندم گفتم این تابلو اِ خود آیدین اومده برا خودش کامنت گذاشته داره قضیه رو گنده میکنه :))))))قشنگ از روزی که کامنت گذاشتم هر سری میبینم یکی میگه با کامنت آیدین موافقم میرم 10 بار میخونم ببینم چی گفتم مگه آخه :))) چیز خاصی ام نگفتم آخه کجاشه اون نکته حیاتیش بگین بدونم خودمم :)))))) -
سروش .
۲۸ فروردين ۹۷ ، ۲۲:۳۹ وب سایتخاطرات سال کنکور همیشه جالبه. مخصوصا تغییراتی که همراه خودش داره. جدا شدن از دوستای هفت ساله و بیشتر. وارد شدن به فضای بازتر دانشگاه و سبک متفاوت تجربه ی زندگی و خیلی چیزهای دیگه. همشون ولی وقتی با ادبیات سروش نوشته می شن، واقعا جالب تر از خودش میشه. راستش الان که فکر می کنم حتی من هم سال کنکورتون رو خوب یادمه. ضمن این که قبل کنکورت قرار بود مطلبی هم راجع به کنکور بنویسم که هنوز که هنوزه ننوشتم!