این مطلب با برچسبهای, جفنگیات در تاریخ چهارشنبه, ۲۱ آبان ۱۳۹۳، ۰۱:۲۴ ق.ظ، توسط سُر. واو. شین منتشر شده است.
-
sina S.M
۲۱ آبان ۹۳ ، ۲۰:۳۳ وب سایتعجب پست پر از فحاشی گری ای بود ! معلومه دل پری از کنکور داری
البته من خودم کنکوری نیستم ولی میبینم دوستامو که جدیدن وحشی تر از قبل شدن ! به خدا کاری که کنکور به بهونه علم با این بچه های مردم میکنه ، داعش به بهونه اسلام با مردم نکرد !
راستی اینی هم که گفتی من بهش نمیگم خرافات ، اسمش هست تله پاتی و این مزخرفات (میتونی به کتاب جهان هولوگرافیک مراجعه کنی )
ولی خیلی مسخره بود که همچین اتفاق شایعی رو به خرافات عهد قجری مثل قند افتادن توی چایی تشبیه کردی !
یکی مثل تو فکر میکنه به دست دشمنانش کشته میشه ، یکی مثل من فکر میکنه دشمنانش به دستش کشته میشوند ! (کشتم شپش شپش کش شش پا را !) به هر حال آرزو بر جوانان عیب نیست .
خیلی وقته که آپ دیت هستیم ×
پای دار باشید ! -
سُر. واو. شین
۲۲ آبان ۹۳ ، ۰۰:۲۷نه اتفاقا من با کنکور مشکلی ندارم اصلا :)) ینی حال میکنم باهاش کلا. این فحاشی و اینا هم که کلا داشتم همیشه شاید شما آشنایی نداشتی زیاد قبلا :))
به نظر من همه ی این چیزا که از منطق خالص جدان خرافاتن. مثلا باد میزنه و در بسته میشه. این منطقه. ولی اینکه ذهنت با ذهن کس دیگه ای تداخل داشته باشه, یا اینکه کف دستت بخاره و فلان بشه خرافاتن به نظرم. حالا مبنای علمی داشته باشن یا نه. حالا شاید خرافات از دیدگاه های مختلف معانی مختلفی داشته باشه :D
نظریه ی قند افتادن تو چایی هم باور کن هنوز طرفدار داره :)) پریروز داداشم اومد به مامانم گف قندم افتاد تو چایی آماده باش میخواد مهمون بیاد :|
این بخش کشتن و اینا رو هم یه مقدار اگه پستای قدیمی ترمو بخونی با جو نوشتنم آشناتر بشی میفهمی کلا پارازیته و معنی خاصی نداره. کلا ایراد کار اینه که ملت یه چیزایی که نباید جدی بگیرن رو از متنام جدی میگیرن :-"
خدمت خواهیم رسید. شما بیشتر D;
-
آیدین
۲۱ آبان ۹۳ ، ۲۰:۳۵دوتا از دوستای منم حالتی شبیه به این دارن ولی مربوط به یه باگ دیگه از vice city میشه , موضوع برمیگرده به خیلی وقت پیش که با دوتا از دوستام آشنا شدم که هر روز باید مسیری رو از دانشگاه تا یه جایی طی میکردیم , در حقیقت همانند همان حالتی که در gta : vice city رخ میدهد و شخص اول بازی در مواجه با رخداد های همگون واکنش یکسانی نشان میدهد این دو دوست من هم در مواجه با اتفاقات گوناگون فهش های یکسانی میدادند مثن با دیدن رانندگی بد یک نفر هر دو همزمان میگفتند مادر به خطا و یا در قبال زیاد درس دادن استاد هردو بدون اطلاع قبلی به صورت همزمان مادر استاد را به خطا میدادند در حالی که هرکدام فکر میکردند فقط خودش دارد اینکار را میکند اما در حقیقت بیشتر به مانند mfm بود تا یک حالت نرمال :/ و مثال هایی از این دست . کلا از این جور باگ ها زیاد است که ناشی از درنظر نگرفتن افکت های گوناگون برای اتفاقات مشابه است :/
-
منا مهدیزاده
۲۲ آبان ۹۳ ، ۱۵:۱۷ وب سایتبیا منطقی باشیم ... حقیقتن mfm سعادت نمی خواد ... اون ffm عه که نیازمنده سعادته ... !