به‌ هر‌ حال

در این پست چیزی بجز مرگ نخواهید یافت

چهارشنبه, ۳۱ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۱۱:۲۶ ب.ظ

از وقتی که من بدنیا آمده ام در خانواده ی مان هیچ مرگ و میری نداشته ایم. البته راستش را بخواهید قبل از اینکه من بدنیا بیایم هم مرگ و میر خاصی نداشتیم. فقط وقتی برادرم بدنیا آمد عمویم مرد. یعنی کشته شد. به طرز وحشتناکی به قتل رسید و جسدش سال ها بعد زیر یک پل در یک شهرستان دور افتاده که حتی اسمش را هم نشنیده اید پیدا شد. درحالی که بعد از آن همه سال فقط استخوان هایش مانده بود و قابل شناسایی نبود. ولی مادرش که میشود مادربزرگ من او را از روی همان استخوان ها شناخت. زیرا خودش آن ها را برایش خریده بود, از خدا.

ها ها ها ها, شوخی کردم. درواقع عمویم را زن عمویم کشت. یعنی داشتند با هم شوخی میکردند و زن عمویم یک لیوان یا جاسیگاری یا خلاصه یک چیزی را به شوخی -شوخیِ تخمی- به سمت اش پرت کرد و حواسش نبود و خورد توی سرش و مرد. قشنگ جابجا مرد. زرتی دار فانی تا دسته به او فرو رفت. یعنی خب این چیزی است که برایم تعریف کرده اند. یا حداقل برداشت من است از چیزی که برایم تعریف کرده اند. ولی خب بعد از آن دیگر تلفاتی نداشتیم در خانواده. یعنی میخواهم بگویم که ما از این خانواده کشکی های رو به انقراض نیستیم که زرت و زرت مرگ و میر بدهیم.

حالا از این بحث ها که بگذریم همه خیلی از آن عموی مرحومم تعریف میکنند همیشه. یعنی هیچکس چیز بدی درباره اش نمیگوید. مثلا مادرم بارهای بار تاکید کرده که "تنها آدم تو کل خاندان بابات اون خدا بیامرز بود." البته من مطمئن ام که او هم اگر زنده بود باهایش مشکل داشتیم. چون ما کلاً از خانواده ی پدری ام خوشمان نمی آید. آن ها بارها تماس گرفته اند و گفته اند توروخدا از ما خوشتان بیاید. خواهش میکنیم. ولی ما گفته ایم که نه نه, امکان ندارد. ما فقط میتوانیم از شما بدمان بیاید. برای همین آن ها همیشه ناراحت اند.

منظورم این است که همیشه همین طور است. مردم نسبت به مرده ها خیلی مهربان تر هستند. یعنی همان کسی که تا دو روز قبل چشم دیدن فلان کس را نداشت تا طرف افتاد مرد هی از خوبی هایش میگوید و اینها. برای همه همین است ها! حتی آن شاه ملعون. همان مردمی که خودشان دهانش را سرویس کردند و از عرش عزت به فرش ذلت افکندندش حالا به او لقب "اون خدا بیامرز" را داده اند. به طوری که طبق آخرین تحقیقات در حدود نود و دو و هشت دهم درصد "اون خدا بیامرز" هایی که روزانه در کشور مصرف میشود خطاب مستقیم به وی است. 

برای همین من دوست دارم خداوند هرچه زودتر ریق رحمت را به همه ی عموها و خصوصاً یگانه عمه ام حقنه نماید تا از آن ها هم به خوبی یاد کنیم و مشکلمان با خانواده ی پدری ام هم حل شود. 

۱ ۰
۵ دیدگاه
| اشتراک‌گذاری‌: به اشتراک بگذاریم به اشتراک بگذاریم به اشتراک بگذاریم به اشتراک بگذاریم به اشتراک بگذاریم به اشتراک بگذاریم

این مطلب با برچسب‌های, جفنگیات در تاریخ چهارشنبه, ۳۱ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۱۱:۲۶ ب.ظ، توسط سُر. واو. شین منتشر شده است.
  • مصطفی

    ۰۱ خرداد ۹۳ ، ۱۰:۵۶

    خوشمان آمد :))

  • آرام

    ۰۱ خرداد ۹۳ ، ۱۲:۴۵

    فَیکونُ مآ یَکون ...

  • سیمـآ

    ۰۲ خرداد ۹۳ ، ۱۷:۰۱

    خیلی عآلـی بود جنآبِ سُروآوشین :D

  • سُر. واو. شین

    ۰۲ خرداد ۹۳ ، ۲۲:۴۰

    ممنون :-"

  • مهی

    ۰۶ خرداد ۹۳ ، ۰۲:۴۹

    ینی آ عالی حض میکنم آقا حض . پاینده باشی ایشالا :)) . :xXx

  • سُر. واو. شین

    ۰۶ خرداد ۹۳ ، ۱۲:۲۷

    ممنون :-"

  • paratoo

    ۲۸ خرداد ۹۳ ، ۲۳:۲۳

    قلم قوی ای داری :دی ... ادامه بده :سوت

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">